گذشتهی ساده:
signed inشکل سوم:
signed inسومشخص مفرد:
signs inوجه وصفی حال:
signing inثبت کردن ورود، نام نوشتن، امضا کردن (هنگام ورود به اداره یا هتل)
He signed in at the front desk and was given a temporary ID.
او در میز جلویی نام نوشت و کارت شناسایی موقت دریافت کرد.
Please sign in before entering the building.
لطفاً قبلاز ورود به ساختمان، نام خود را ثبت کنید.
وارد شدن (وارد کردن اطلاعات شخصی برای استفاده از وبسایت و...)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
After signing in, you’ll be able to access your dashboard.
بعداز ورود، میتوانید به داشبورد خود دسترسی داشته باشید.
Sign in with your Google account to continue.
برای ادامه، با حساب گوگل خود وارد شوید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «sign in» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sign in